۱۴ نکته درباره زیارت جامعه کبیره که از امام علی النقی (ع) به ما رسیده است.
شرح زیارت جامعه كبیره(
متن شرح دعای ندبه از وظائف الشیعه عباسعلی ادیب:
http://www.rasekhoon.net/library/show-4833.aspx
شيخ صدوق رحمه الله در کتاب «کمال الدين وتمام النعمه» از ابومحمد حسين بن احمد مکتّب روايت آورده که گفت: حديث کرد ما را ابوعلي بن همّام به اين دعا، و يادآور شد که شيخ غَمْري - که خداوند روانش را شاد فرمايد - اين دعا را بر وي املا کرده و او را امر نموده که آن را بخواند و آن دعا در غيبت قائم عليه السلام مي باشد. و سيد اجل علي بن طاووس رحمه الله در کتاب «جمال الاسبوع» به سند خود از شيخ طوسي، از عده اي، از ابومحمد هارون بن موسي تلعکبري روايت آورده که: ابوعلي محمد بن همّام آن دعا را به او خبر داده، و يادآور شده که شيخ ابوعَمرو عَمري - که خداوند روحش را گرامي بدارد - آن را بر وي املا نموده و امر کرده که آن را بخواند، و اين همان دعاي غيبت قائم آل محمد - که بر او و بر ايشان سلام باد - مي باشد، دعا اين است: «اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَکَ فَإِنَّکَ...
***برای مشاهده ی دعا بصورت کامل و با ترجمه ی فارسی لطفا بر روی "ادامه مطلب" کلیک نمایید***
*** لینک دانلود کتاب شرح این دعا «معرفت حجت خدا» در بخش "قصه فاش" ***
ادامه مطلب
نام کتاب: معرفت حجت خدا
مولف: آیت الله صافی گلپایگانی
انتشارات: مسجد مقدس جمکران
توضیحات:
کتاب معرفت حجت خدا چهارمین شماره از سلسله مباحث امامت و مهدویت است که از سوی آیت الله صافی گلپایگانی تألیف و به همت انتشارات مسجد مقدس جمکران منتشر شده است.
مقدمه، اعتبار سند دعا، لغات دعا، الله، عرفان ومعرفت، نفس، نفس لوامه، نفس مطمئنه، نبی و نبوت، رسول، حجت، ضلال و ضلالت، دین، تفسیر دعا، جمله اول، جمله دوم، جمله سوم، نتیجه، بحث کلی پیرامون دعا، عناوین این کتاب را تشکیل می دهد.
مؤلف محترم در مورد سند این دعا می نویسد: «لفظ این دعای شریف بر حسب روایتی که در کافی، مقدم بر حدیث دیگر روایت شده و بر حسب روایت غیبت نعمانی و سه روایت کمال الدین این است:
اللهم عرفنی نفسک؛ فإنک إن لم تعرفنی نفسک لم أعرف نبیک. اللهم عرفنی رسولک؛ فإنک إن لم تعرفنی رسولک لم أعرف حجتک. اللهم عرفنی حجتک؛ فإنک إن لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی.
اعتبار سند این دعا با اینکه در این سه کتاب معتبر به سند های متعدد روایت شده است و بعضی از شواهد دیگر نیز اعتبار آن را تأیید می نماید، انصافا اطمینان به صدور آن از امام علیه السلام حاصل است.
علاوه بر آن، بر فرض که در مثل این مورد سند ضعیف باشد، طبق قاعده تسامح در ادله سنن عمل می شود؛ اما به نظر حقیر، سند دعا واجد اعتبار کافی است و خواندن آن به نیت ورود جایز است.»
در بخشی از این کتاب آمده است: «از این بیانات و ارشاداتی که در احادیث و ادعیه است، نیاز مردم به وجود امام و حجت در هر عصر و زمان معلوم می شود؛ زیرا شرح و بیان نواحی مختلف دین، آن هم دینی مثل دین اسلام و تفسیر مجمل و مفصل و محکم و متشابه و خاص و عام و ناسخ و منسوخ کتاب و سنت و دقایق مسایل عقاید و احکام، اموری نیست که بر غیر بشر مؤید عند الله مکشوف باشد. پس باید بین امت در هر عصر، شخصی باشد که مرجع در تمام امور باشد و قولش حجت و قاطع هر گونه اختلاف و امان از گمراهی و ضلال باشد.
چنان که احادیث متواتر مثل حدیث متواتر ثقلین نیز بر این معنی دلالت دارد و حضرت زین العابدین علیه السلام بیانی طولانی دارند که ابن حجر از آن حضرت نقل می نماید و در ضمن آن به این نکته لطیف اشاره می فرماید که: اگر اهل بیت علیهم السلام (که پیغمبر صلی الله علیه و آله مردم را به آن ها ارجاع فرمود) نباشند و هدایت ها و ارشادات آنها حجت نباشد، پس هدایت چه کس و چه مقامی در اختلافاتی که بین امت در مسائل اسلامی پیدا می شود، حجت خواهد بود؟»
کتاب معرفت حجت خدا به قلم آیت الله صافی گلپایگانی در سال1390 با شمارگان 2000 نسخه در 124 صفحه با قیمت 1300 تومان به همت انتشارات مسجد مقدس جمکران منتشر شده است.
*** لینک دانلود کتاب بصورت PDF با یک صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج):
http://saafi.net/sites/default/files/books/marefat_hojat_khoda.pdf
*** لینک دانلود کتاب بصورت WORD با یک صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج):
http://saafi.net/sites/default/files/books/marefat_hojat_khoda.doc
امر چهارم سيّد بن طاوس فرموده كه چون خواستى مرخّص شوى از حرم شريف آن حضرت برگرد بسوى سرداب منيف و نماز كن در آن هرچه بخواهى پس بايست رو به قبله و بگو اَلّلهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّكَ و اين دعا را تا به آخر ذكر نموده آنگاه فرموده پس بخوان خدا را بسيار و برگرد با سعادت انشاءالله تعالى .
مؤ لّف گويد كه شيخ در مصباح اين دعا را در اعمال روز جمعه از حضرت امام رضاعليه السلام نقل كرده و ما نيز اين دعا را به نحويكه شيخ از آن حضرت نقل كرده نقل مى نماييم فرموده روايت كرده يونس بن عبدالرّحمن كه حضرت امام رضاعليه السلام امر مى فرمودند به دعا كردن از براى حضرت صاحب الا مرعليه السلام به اين دعا:
اَللّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّكَ وَخَليفَتِكَ
خدايا دور كن (هر بلائى را) از نماينده و خليفه ات
وَحُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ وَلِسانِكَ الْمُعَبِّرِ عَنْكَ النّاطِقِ بِحِكْمَتِكَ
و حجت تو بر آفريدگانت و زبان گويايت و سخن گوينده به حكمتت
وَعَيْنِكَ النّاظِرَةِ بِاِذْنِكَ وَشاهِدِكَ عَلى عِبادِكَ الْجَحْجاحِ الْمُجاهِدِ
و ديده بيناى تو به اذن خودت و گواه تو بر بندگانت آن بزرگ مرد مجاهد
الْعائِذِ بِكَ الْعابِدِ عِنْدَكَ وَاَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَميعِ ما خَلَقْتَ وَبَرَاْتَ
و پناهنده به تو و پرستش كننده در نزد تو، پناهش ده از شر تمام آنچه آفريده و خلق كردى و پديد آوردى
وَاَنْشَاْتَ وَصَوَّرْتَ وَاحْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ يَمينِهِ
و صورت بخشيدى و نگهداريش كن از پيش رويش و از پشت سرش و از طرف راستش
وَعَنْ شِمالِهِ وَمِنْ فَوْقِهِ وَمِنْ تَحْتِهِ بِحِفْظِكَ الَّذى لا يَضيعُ مَنْ
و از سمت چپش و از بالاى سر و از زير پايش به نگهدارى خودت كه تباه نگردد هر كه را بدان
حَفِظْتَهُ بِهِ وَاحْفَظْ فيهِ رَسوُلَكَ وَ ابآئَهُ اَئِمَّتَكَ وَدَعآئِمَ دينِكَ
نگهدارى كنى و نگهدارى كن در وجود او (و بوسيله آن حضرت ) پيامبرت و پدران او كه پيشوايان و پايه هاى دين تو
وَاجْعَلْهُ فى وَديعَتِكَ الَّتى لا تَضيعُ وَفى جِوارِكَ الَّذى لا يُخْفَرُ
هستند و قرار ده آن حضرت را در سپرده خودت كه چيزى در آن ضايع نگردد و در جوار تو كه قرقش شكسته نشود
وَفى مَنْعِكَ وَعِزِّكَ الَّذى لا يُقْهَرُ وَآمِنْهُ بِاَمانِكَ الْوَثيقِ الَّذى لا
و در حفظ و عزت خودت كه مقهور كسى نگردد و ايمن دار او را به امان محكمت كه هر كه را بدان ايمن كردى
يُخْذَلُ مَنْ آمَنْتَهُ بِهِ وَاجْعَلْهُ فى كَنَفِكَ الَّذى لا يُرامُ مَنْ كانَ فيهِ
خوار نگردد و در كنف حمايت خودت قرارش ده كه هر كه در آن بود مورد دستبرد كسى واقع نگردد
وَانْصُرْهُ بِنَصْرِكَ الْعَزيزِ وَاَيِّدْهُ بِجُنْدِكَ الْغالِبِ وَقَوِّهِ بِقُوَّتِكَ وَاَرْدِفْهُ
و ياريش كن به يارى نيرومندت و كمكش كن به لشگر پيروزمندت و نيرومندش كن به نيرويت
بِملاَّئِكَتِكَ وَو الِ مَنْ و الا هِ وَع ادِ مَنْ ع اد اهُ وَاَ لْبِسْهُ دِرْعَكَ
و فرشتگانت را پشت سرش بدار و دوست دار دوستدارش را و دشمن دار دشمنش را و بپوشان به برش
الْحَصينَةَ وَحُفَّهُ بِالْمَلاَّئِكَةِ حَفّاً اَللّ هُمَّ اشْعَبْ بِهِ الصَّدْعَ وَارْتُقْ بِهِ
زره محكمت را و گرداگردش فرشتگانت را بطور منظم بدار خدايا ترميم كن بوسيله اش شكستگى (دين ) را و پيوست كن
الْفَتْقَ وَاَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ وَاَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَزَيِّنْ بِطوُلِ بَقآئِهِ الاَْرْضَ
بوسيله اش گسيختگى را و بميران بدستش ستم را و نمايان كن بوسيله اش عدالت را و زينت ده به درازى عمرش زمين را
وَاَيِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَانْصُرْهُ بِالرُّعْبِ وَقَوِّ ناصِريهِ وَاخْذُلْ خاذِليهِ
و كمكش كن به يارى خود و ياريش كن به ايجاد رعب (او در دل دشمنان ) و نيرومند كن ياورش را و خوار گردان
وَدَمْدِمْ مَنْ نَصَبَ لَهُ وَدَمِّرْ مَنْ غَشَّهُ وَاقْتُلْ بِهِ جَبابِرَةَ الْكُفْرِ وَعُمَدَهُ
خوددارى كننده از ياريش را و به هلاكت رسان و نابود كن كسى كه به او خيانت كند و بكش بدست او گردنكشان كفر و استوانه ها
وَدَعآئِمَهُ وَاقْصِمْ بِهِ رُؤُسَ الضَّلالَةِ وَشارِعَةَ الْبِدَعِ وَمُميتَةَ السُّنَّةِ
و پايه هاى آن را و بشكن بوسيله آن حضرت (شوكت ) رؤ ساى گمراهى و بدعت گذاران و آنانكه آئين اسلام را نابود كرده
وَمُقَوِّيَةَ الْباطِلِ وَذَلِّلْ بِهِ الْجَبّارينَ وَاءَبِرْ بِهِ الْكافِرينَ وَجَميعَ
و باطل را تقويت كنند و خوار كن بدستش گردنكشان را و ريشه كن ساز بوسيله آن جناب كافران و تمام
الْمُلْحِدينَ فى مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها
بى دينان را در شرقهاى زمين و غربهاى آن و خشكى و درياى آن و سرزمينهاى هموار
وَجَبَلِها حَتّى لا تَدَعَ مِنْهُمْ دَيّاراً وَلا تُبْقى لَهُمْ آثاراً اَللّهُمَّ طَهِّرْ
و كوه آن تا آنجا كه فردى از آنها باقى نگذارى و اثرى از ايشان بجاى نگذارى خدايا پاك كن
مِنْهُمْ بِلادَكَ وَاشْفِ مِنْهُمْ عِبادَكَ وَاَعِزَّ بِهِ الْمُؤْمِنينَ وَاَحْىِ بِهِ سُنَنَ
از وجود آنها شهرها و بلادت را و شفا ده به نابوديشان دل بندگانت را و عزت بخش بدان وسيله مؤ منان را و زنده كن بوسيله
الْمُرْسَلينَ وَدارِسَ حُكْمِ النَّبِيّينَ وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحى مِنْ دينِكَ
آن جناب آئين پيمبران مرسل و احكام كهنه پيمبران را و تازه كن بوسيله اش آنچه محو گشته از دينت
وَبُدِّلَ مِنْ حُكْمِكَ حَتّى تُعيدَ دينَكَ بِهِ وَعَلى يَدَيْهِ جَديداً غَضّاً
و تغيير يافته از فرمانت تا اينكه بازگردد دين تو بوسيله او و بدست آن جناب تر و تازه
مَحْضاً صَحيحاً لا عِوَجَ فيهِ وَلا بِدْعَةَ مَعَهُ وَحَتّى تُنيرَ بِعَدْلِهِ ظُلَمَ
و خالص و صحيح كه اعوجاجى در آن نباشد و بدعتى همراهش نباشد و تا اينكه روشن گردد بوسيله عدالتش تاريكيهاى
الْجَوْرِ وَتُطْفِئَ بِهِ نيرانَ الْكُفْرِ وَتوُضِحَ بِهِ مَعاقِدَ الْحَقِّ وَمَجْهوُلَ
بيدادگرى و خاموش گردد بوسيله اش آتشهاى كفر و آشكار گردد بدان جناب مشكلات و گره هاى حق و موارد مجهول
الْعَدْلِ فَاِنَّهُ عَبْدُكَ الَّذىِ اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِكَ وَاصْطَفَيْتَهُ عَلى غَيْبِكَ
عدل و داد زيرا كه او آن بنده بزرگوار تو است كه انتخابش كردى براى خودت و برگزيديش براى جريانات غيب
وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنوُبِ وَبَرَّاْتَهُ مِنَ الْعُيوُبِ وَطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ
(و پس پرده ) خود و نگاهش داشتى از گناهان و مبرايش گردانيدى از عيوب و پاكش كردى از پليدى
وَسَلَّمْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ اَللّهُمَّ فَاِنّا نَشْهَدُ لَهُ يَوْمَ
معنی دعای اللهم کن لولیک...
با تشکر از دوست عزیز:
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است که بال و پر دارد
بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
ز پشت پرده غیب به ما نظر دارد
التماس دعا
نگاهی به دعای "اللهم کن لولیک ..."
حقیقت دعا، اظهار عجز و فقر و نیاز به درگاه پروردگار عالم وخالق جهان است. انسان هنگام دعا، با حضرت حق ارتباط ویژه برقرار کرده و ضمن اعتراف به حقارت و کوچکی خود، عظمت باری تعالی را زنده میکند. او خود را مالک چیزی نمیداند، و در برابر خداوند، خویش را هیچ به حساب می آورد و عبودیت و بندگی اش را اظهار می دارد.
بنده هستی خود را از آن خدا و خود را محتاج درگاه او میداند و لذا سر به آستان او میگذارد. و این نمایش ارتباطی زیبا بین خدا و بنده است. در این حال، بنده نزد خدا عزت می یابد، به او نزدیک تر میشود و عنایت ویژه حق را شامل حال خود میکند. نیازش پذیرفته، حاجتش روا، و دعایش مستجاب می شود.
در این میان دعا به ساحت مقدس امام که ولی نعمت ما و واسطه فیض الهی است ـ جایگاه ویژه ای دارد و وظیفه انسان دعا برای او است باید دانست تردیدی نیست كه دعا، از عبادتهای بزرگ است و آثار فراوانی دارد و دعا كردن برای سلامتی امام عصر(عج) از بهترین اقسام دعا است. درباره تاثیر دعا، از دو زاویه میتوان نگاه كرد:
الف. تاثیر دعا نسبت به امام؛ ب. تأثیر دعا برای دعا كننده؛
از نگاه اول، دعا در سلامتی حضرت، مؤثر است؛ زیرا ایشان به این جهت كه انسان است و در همین عالم زندگی میكند، در معرض آفات و بلایا هست و دعا میتواند در دور كردن بلاها و مرضها از وجود عزیزش مؤثر باشد. این، با ارادهی خدا مبنی بر حیات و سلامتی امام، منافاتی ندارد؛ زیرا كه ارادهی خدا از طریق اسباب اعمال میشود و دعا از مهمترین وسیلهها و سببها برای جریان اراده خدا در زندگی است.
از نگاه دوم، آثار دعا كردن فراوان است از جمله:
دعا كردن راهی است برای این كه امام عصر را یاد كنیم و به این وسیله با آن عزیز ارتباط روحی و معنوی پیدا كنیم و این ارتباط ثمرات بسیاری برای رشد و كمال روحی ما دارد.
دعا كردن برای امام، نوعی عرض ارادت و محبت نسبت به او است كه قطعاً از سوی آن منبع كرم بی پاسخ نخواهد ماند و دعا كننده را مورد لطف و عنایت خاص خود قرار خواهد داد.
دعا كردن برای امام، یعنی آن وجود عزیز را بر بسیاری از موجودات و پدیدهها مقدم دانستن و وجود و نقش او را مد نظر قرار دادن. این موضوع، سبب زیاد شدن محبت آن عزیز در دلها و جانها میگردد؛ زیرا ذكر محبوب سبب فراوانی محبت نسبت به او است.
با توجه به این كه ایشان، واسطهی فیض الهی در عالم هستیاند، صلوات و صدقه به نیت ایشان خود نوعی وسیله برای كسب فیوضات بیشتر است.
اما ترجمهای از این دعای شریف:
در ابتدای دعا از لفظ "الله" مدد میگیریم. "الله" لفظ خاص خدا و ندا است و همه صفات کمالی او را در بر میگیرد. استفاده از این لفظ، نشانه آن است که مطلبی بزرگ، مهم و فراگیر از خداوند مسئلت میکنیم.
سپس اراده خداوند را خواستارم: "کن" اراده خداوند دو گونه است: تکوینی(مربوط به خلق و عالم هستی) تشریعی(مربوط به قوانین) ما در این دعا، اراده از نوع اول را ـ که حتمیت دارد و تخلف از آن معنا ندارد ـ را خواستاریم.
در ادامه دعا لفظ "ولی" را برای امام عصر(ع) به کار میگیریم. ولی خدا، یعنی کسی که قرین خداست و بین او و خدا مانع و فاصله نیست. بر این اساس او برترین مخلوق خداوند است و از او کسی به خدا نزدیک تر نیست. در معنای ولی، سرپرستی نیز نهفته است. پس او از طرف خدا سرپرست امور عالم هستی است و تصرف در امور میکند. این بالاترین مقامی است که یک مخلوق میتواند داشته باشد و لذا اطاعت مطلق از او واجب است. " أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ"(نساء/59) آنگاه ولی را معرفی میکنیم: "الحجة بن الحسن" هر کس باید امام و رهبر و راهبر خود را بشناسد. بداند هادی او چه کسی است. پیامبر فرموده است: "من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة"؛"کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است". باید انسان بداند رهرو چه کسی است و به پیروی از او به کجا میرود. ما در این فراز، امام خود را معرفی میکنیم و او همان امام مهدی(ع) فرزند امام حسن عسکری(ع) است.
در ادامه دعا، نیازهای خود را میخواهیم. خدایا! برای مهدی: ولی، حافظ، قائد، ناصر، دلیل و عین باش.
"ولی" یعنی سرپرستی امور مهدی(ع) را خود به عهده بگیرد و لحظه ای از او غافل نشو. پیامبر(ص) مکرر میفرمود: "رب لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابدا"؛"پروردگارا! به اندازه چشم به هم زدنی مرا به خود واگذار مکن". از پیامبر در این زمینه پرسیدند. فرمود: برادرم یونس لحظه ای به حال خود رها شد، سرانجامش گرفتاری در شکم ماهی بود. همه نیازمند عنایت خداییم، و ولی خدا به خاطر مقام بلندش، دستگیری بیشتر را می طبد.
"حافظ" ؛ یعنی، خدایا، تو او را از گزند حوادث و کیدها حفظ کن و نقشه های دشمنان و شیاطین را در مورد او نقش بر آب کن. خدایا او را از بلاها و بیماریها محافظت کن، تا بتواند به خوبی ولایت خود را اعمال کند.
"قائد"؛ یعنی: رهبر و راهنمای او، تو باش و مدیریت برنامه های او را به عهده بگیر. این انقلاب بزرگ جهانی نیازمند به راهبریها و هدایتهای ویژه خداوند است.
"ناصر"؛ یعنی، خدایا! یاور و مددکار او باش. هر حرکتی که بخواهد به سر انجام برسد، باید مورد حمایت و یاری قرار گیرد تا نتیجه مطلوب از آن حاصل آید. و چه کسی بهتر از خداوند که قدرت مطلق بوده، و بهترین در تحقق برنامه ها است.
"دلیل" ؛ یعنی، خدایا! راهنما و دلیل او باش. اگر آدمی وارد جاده ای شود که تا به حال در آن گام ننهاده متحیر میماند؛ زیرا نمیداند راه چگونه است. او نیاز به دلیل و راهنما دارد که او را همراهی کرده و راه را برای او توضیح دهد و به مقصدش برساند. کاروانها در زمان گذشته، برای رسیدن به مقصد از دلیل و بلد راه سود می جستند. ما از خداوند میخواهیم که خودش دلیل و راهنمای امام باشد تا زمینه های ظهور او فراهم گردد، و با قیام زیبایش عدالت را در جهان حاکم گرداند.
"عین"؛ ، اصلی ترین عضو شناخت، چشم است. آدمی با چشم، کران تا کران جهان را میبیند و محیط خود را درک میکند. خطای دید باعث خسارت جبران ناپذیری میشود. ما از خدا میخواهیم خودش عین باشد و امام از طریق او، جهان و حرکت خود را ببیند. دید خدایی دیگر خطا ندارد و بدون نقص و انحراف است.
با تشکر از استاد عزیز:
باسم تعالی و بذکرولیه المهدی (عج)
انشاالله در نوشتار قبلی توانسته باشم توجه ای به بحث جایگاه امام داده باشم
در این نوشتار خوب است که توجه داشته باشیم که حالا که من میل قلبی به شناخت پیدا کردم در مرحله بعدبایدبه ویژگی های معَرَّف بپردازم و بروم به دنبال اینکه کسی که شناختش برای من واجب شده چه اثری در زندگی من دارد ومن برای این موضوع مهم چه باید بکنم .
بهترین روش و عقلانی است که برای شناخت باید همراه شوی و اگرهمراه شدی و او را بعنوان یک دوست پذیرفتی و او را راستگو و امین یافتی به جایگاه او ایمان بیاوری و او را نسبت به آن مقام از غربت هم نزد خود و بعد نزد دیگران خارج کنی .
امام زمان(ع) به غیر از شئونات مختلفی که تمام ائمه(ع) نیز ازآن بهرمند بودند شأن منجی گری نیز دارد .
از غربت های امام زمان(ع) این است جامعه بیشتر به شأن منجی بودن ایشان نظردارند و شؤنات امامت ایشان که همیشه جاری و ساری از جانب خداست مغفول مانده است .
او پدری مهربان است که قدرتمندترین ،ثروتمند ترین و دانشمندترین مخلوق خداست .
ایشان را خداوند بعنوان حجت خود در عالم قرار داده است که اگر کسی به ایشان برای هدایت معنوی و حاجات دنیایی مراجعه نکند هم ظلم به خود وهم به ایشان و هم به خدا کرده است .
البته برای هدایت حتما اجابت می شود ولی برای دنیایی حاجت خواستن ازماست و اجابت با حکمت داده می شود
فکرمی کنم برای این مرحله کافی است انشاالله تا مرحله بعد.....
